سلام دلم می خواست توی این وبلاگ از شادیا بنویسم دیگه خسته شدم بس که رفتم این وبلاگ اون وبلاگ همش غم و غصه همش ناراحتی همش بدی و زشتی قشنگیا کمن و زشتیا زیاد انقدر زشتیارو گفتیم که اون چند تا قشنگیم زیر اینهمه زشتی دفن شد مرد اما نشد این بدیا امون نداد ازشون ننویسم نذاشت تا بگم به خدا خورشید خانوم هنوز می تابه هنوز اسمون ابیه هنوز کسی هست که تو سینش قلب ادمیزاد باشه هنوز...

سلام چه بارون قشنگی چه مه قشنگی خیلی شاعرانس وقتی قطره های بارون با تمام قدرت به شیشه میکوبن وقتی باد زوزه می کشه و از کنار پنجره خودشو تو اتاق جا می کنه وقتی برگا دسته جمعی از درخت می ریزن زیر پات و تو بی توجه پا روشون می زاری و صدای جیغشون و نمی شنوی وقتی.......