]چشم هایم را بستم و کوچه های رفته را دوباره مرور کردم. شاید پیدا کنم تکه های جامانده ام را. اخر چرا ؟ من که سر مست از شادی و غرور داشتنت دست در دست تو کوچه ها را رفتم ...
حالا لبخندهای استخوانی ام سوغات کدام کوچه بود نمی دانم....
نظرات 2 + ارسال نظر
سید جمعه 10 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:49 ب.ظ http://labgazeh.parsiblog.com

سلام
مثل اینکه همانقدر که ما تاخیر کردیم در آمدن به اینجا
خودتان هم به فکر آپ کردن نیستید

بی کلام یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:20 ب.ظ http://be-happy.blogsky.com

سلام
خوبی؟
می دونی ؟ حتی اگه تکه هاتو تو کوچه های خاطراتت پیدا کنی حاضر نیستی برشون داری ....

شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد