]چشم هایم را بستم و کوچه های رفته را دوباره مرور کردم. شاید پیدا کنم تکه های جامانده ام را. اخر چرا ؟ من که سر مست از شادی و غرور داشتنت دست در دست تو کوچه ها را رفتم ... حالا لبخندهای استخوانی ام سوغات کدام کوچه بود نمی دانم....
هاجر
پنجشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1387 ساعت 11:35 ب.ظ
سلام
مثل اینکه همانقدر که ما تاخیر کردیم در آمدن به اینجا
خودتان هم به فکر آپ کردن نیستید
سلام
خوبی؟
می دونی ؟ حتی اگه تکه هاتو تو کوچه های خاطراتت پیدا کنی حاضر نیستی برشون داری ....
شاد باشی