سه تار من

نمی دونم  سه تار منم به اندازه من از اینکه  می نوازمش  شاد میشه یا خوشش می یاد؟خیلی خوشم میاد ؛از به ارتعاش دراوردن سیمها؛از حرکت انگشتام روی دسته ی  استخونیش.اصلا یه حالیه .صداش جادویی.دلم می خواست سازم مثل تار چاق بود.اخه خیلی زیادی ترکه ای.
وقتی اخر شب بعد از اینکه کلمه های کتاب چشمام رو خسته کردن؛سازم رو بغلم می گیرم و شروع می کنم زدن صداش با صدای باد قاطی می شه .اونقدر میزنم تا صدای داداشم از اتاق بغلی میاد که غرغر می کنه و می گه هاجر بسه دیگه ....اما کیه که گوش بده.تا خودم و سازم خسته نشیم ول کن نیستم.