امشب ترسی خسته از روزگار در دلم نشسته است که نمی دانم از چه و از کجاست . دلم ناکجا اباد نوشته هایم را می خواهد تا ذهنم را مثل همیشه انجا ببرد . ناکجا ابادی که در انتهای یک جاده ی تاریک می درخشد و شاهزاده کوچولو سوار بر قطاری که به اندازه ی تاریخ عمر دارد و پیر و کهنه شده است امید رسیدن دارد . ناکجا ابادی که نمی دانم چگونه است هر چه هست مثل روزگار ما و شهر ما نیست . خود هر چیز در ان جاست نه سایه هایش. ما با سایه ها زندگی می کنیم . خود ها خودشان را پشت سایه شان پنهان کرده اند. شاهزاده کوچولو از سایه های کور و خسته و پر اضطراب می ترسد . از دغدغه های تلخ سایه ها ...دلش دغدغه ی شیرین می خواهد اما نمی داند چیست و چه شکلی است . شب ها صبح نشده از خواب بر می خیزد و جاده همچنان تاریک است و فاصله تا ناکجا اباد نامعلوم...ناکجا اباد چه شکلی است؟
به نام او
سلام.
خیلی قشنگ بود.
مخصوصاً این قسمت :«پیر و کهنه شده است امید رسیدن دارد ».
مرسی که اومدی وبلاگم.
سلام عزیز من
اومدم.
این کلمه های خسته و بوی نا گرفته رو ممنوع میکنم استفاده کنی!
اصلا ممنوع میکنم هر نوع واژه ی غم باری رو تا دو هفته استفاده کنی!
دوهفته خوبه دیگه؟ واسه تجربه ..خسته هم نمیشی!حوصلتم سر نمیره! اجازه نداری خسته باشی.اجازه نداری غیر از جملاتی که بار معنایی امید و شادی دارند چیز دیگه ای استفاده کنی..
آرامش و یک دنیا عشق.این دو تا رو گفتم که یادت بندازی. هر لحظه هر آن
د ووووووو س ت دا ر م !
آقای غفاری توی بلوار کتک خورد عمامه اش هم افتاد
بعد اومد نشست تا نفسش جا بیاد
بعد هم راه افتاد به سمت چهارراه ولیعصر مردم هم به دنبالش...
قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت بر آب
دور خواهم شد ازین خاک غریب..
پشت دریاها شهریست: که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است.
پشت دریاها شهریست: که در آن وسعت خورشید به اندازهء چشمان سحر خیزان است!
پشت دریاها شهریست:
قایقی باید ساخت...!
. .. . . . . .*** . . * . . *****
. . . . . . . . . . .** . . **. . . . .*
. . . . . . . . . . ***.*. . *. . . . .*
. . . . . . . . . .****. . . .** . . . ******
. . . . . . . . . ***** . . . . . .**.*. . . . . **
. . . . . . . . .*****. . . . . **. . . . . . *.**
. . . . . . . .*****. . . . . .*. . . . . . *
. . . . . . . .******. . . . .*. . . . . *
. . . . . . . .******* . . .*. . . . .*
. . . . . . . . .*********. . . . . *
. . . . . . . . . .******* . ***
*******. . . . . . . . .**
.*******. . . . . . . . *
. ******. . . . . . . . * *
. .***. . *. . . . . . .**
. . . . . . .*. . . . . *
. . . . .****.*. . . .*
. . . *******. .*. .*
. . .*******. . . *.
. . .*****. . . . *
. . .**. . . . . .*
. . .*. . . . . . **.*
. . . . . . . . . **
. . . . . . . . .*
. . . . . . . . .*
. . . . . . . . .*
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
...`’•,,•’.. مهربونم من به روزم.... منتظر گرمای حضورتم
عشششششششششششششششق منی دختررررررررررررررررررررررررررررررررررر
نا کجا آبادی وجود ندارد.
سلام
تا به حال خودتونو جای یه برگ گذاشتید
برگی که تو بهار و تابستون بهترین اوقات زندگیشو می گذرونه
اما پاییز .......
از درخت جدا می شه و به زمین می افته
حس می کنید چه احساسی داشته باشه
در همین مورد یه آهنگ تو این پست واستون گذاشتم
امیدوارم خوشتون بیاد
آپم
به خلوتسرای من قدم رنجه کنید
موفق باشید
یا علی مدد
کاش میشد شاهزاده کوچولو را پیدا کنیم و به سنت اگزوپری خبر بدیم که شازده ی تو رو دیدیم
حتما خیلی خوشحال میشه
و حتما اشک میریزه
سلام هاجر جانم.
چه حس خوبی داشت دل نوشته ات.
می دانم چه روزهای شلوغی را پشت یر می گذاری.به امید روزهای خوب بعد از ۱۲ آبان!
شادباش....
شادی های زندگیت تازه از امروز شروع می شه خانومم
فوران شادی دیشب توی نگاه مهربونت خودنمایی می کرد و این بهترین دلیل برای عاشقی های توست
زیباترین سپید پوش بر تخت نشستنت مبارک
دوست دارم گل دختر
یه دنیا آرزوی قشنگ
هم برای تو هم برای شاهزاده ی رویاهات می فرستم به آسمون
(( تو از خانه ات دور افتاده ای - ای کاش می توانستم این را باور نکنم - و به آلپ پوشیده از برف نگاه می کنی و به راین یخ زده...
آه ای سنگدل... تنها... بی من!
مبادا که جنگل تو را آزاری رساند. مبادا که یخ های ناهموار پای نازکت را رنجه کند.)) ویرژیل