کتابی که به تازگی در کنار کتاب نا تمام و در حال اتمام " بابای پولدار و بابای بی پول" شروع کردم کتاب کوتاه و خواندنی "یک جلوش تا بی نهایت صفر ها " ست . ( دو کتاب مرتبط !!) چند خطی از ابتدای این کتاب رو می نویسم و در پست های بعدی باز هم از این کتاب استفاده می کنم :
روزی که ما مسلمان ها پول داشتیم زور داشتیم فرنگی ها از ما تقلید می کردند . استادهای دانشگاه های اسپانیا ایتالیا فیلسوف ها و دانشمندان اروپا وقتی می خواستند درس بدهند قبا لباده ی ملاهای ما را به تن می کردند یعنی که ما هم بوعلی و رازی و غزالی ایم!
همون که باز استاد های دانشگاههای ما امروز توی جشن ها می پوشند تا خود را به شکل استاد های دانشگاههای اسپانیا و ایتالیا و فرانسه انگلیس بیارایند ! یعنی که ما هم شبیه کانت و دکارتیم ! ببین که لباده های خودمان هم باید از دست فرنگی ها به تن کنیم !
جنگ های صلیبی که شد انها افتادند به جان ما ما افتادیم به جان هم مسیحی ها و جهودها یکی شدند مسلمان ها صد تا شدند سنی به جان شیعه شیعه به جان سنی .ترک به جان فارس عجم به جان عرب عرب به جان بربر بربر به جان تاتار ... باز هر کدام تو خودشان کشمکش....
مسلمان های یک مذهب یک زبان یک محل توی یک مسجد هفت تا "نماز جماعت می خوانند!
این کتاب به قلم دکتر شریعتی است. فوق العاده زیباست و به نکات ظریفی توجه می کند .و ادامه ی کتاب از نظر نوشتاری متفاوت می شود .
-----------------------------------------------
پ.ن: جمله ها را خودم مشخص کردم
----------------------------------------------------------------------------------------
وبلاگ جدیدی که شروع به کار کرده است و از محیطی متفاوت ( سر بزنید می فهمید) به دنیای وبلاگ نویسی وارد شده گرچه همیشه می نوشت و می نویسد توصیه می کنم سری بزنید.با نام :
به نام او
سلام.
از معرفی کتاب ممنون! باید بخرمش.
دکتر شریعتی رو زیاد نمی شناسم اما دوسش دارم.
سلام
مطلب زیبائی بود
نگران نباشید چیزی که عوض داره گله نداره ما اگر جای اونا رو نمیگرفتیم اونا هم این کار رو نمیکردن
به من هم سری بزنید و اگر صلاح دیدید تبادل لینک کنیم
سلام.
از شما ممنونم که وقت گذاشتی به من سر زدی و برای کامنتم ارزش قایل شدی و پاسخ دادی.
فکر کنم منظورم را خوب نرساندم. من نگفتم جامعه نیاز به تغییر دارد. گفتم تغییراتی کرده که طبیعی ست و دست ما هم نبوده و برای زندگی با آنها زبان هم باید تغییر کند. در اصل می خواستم از کلمات و قواعد جدید زبان دفاع کنم که خومان برای برقراری ارتباط و یا بهتر بگویم زندگی در اجتماعمان به وجود آورده ایم. و این نزول نسیت. بلکه هوش است برای سازگاری با محیط به قول پیاژه.
در مورد افت سلیقه در جامعه مان صد در صد با شما موافقم. سطح سلیقه مردم بسیار پایین آمده که چهارچنگولی کلی پرفروش می شود و در صدر جدول فروش چند ماه قرار می گیرد. و آدم برای اینکه به دیدن یک فیلم خوب برود باید جدول را سرو ته نگاه کند! این افت هم در انتخاب فیلم هم موسیقی و حتی غذایمان هم دیده می شود.
شما سلیقه و نظری بلند دارید که آثار دکتر شریعتی را می پسندید و به دیگران معرفی می کنید. به شما تبریک می گویم.
سپاس از حضورت و لینکت. امیدوارم حضورت پایدار و خودت موفق باشی.
یک پیشنهاد کتاب تولدی دیگر ازدکتر شجاع الدین شفاء رو از لینک زیر دانلود و مطالعه بفرمائید
http://groups.google.com/group/jonbesh-mosalemat-amiz-iran/files
نسخه پی دی اف با ادوب آکروبات ریدر
دقت نکرده بودم .. دمش گرم شریعتی .. خیلی باهوش بوده هااااا
به نام او
سلام.
من کلاً کسانی که انسانی خوندن رو دوست دارم. نظرهایی که برام می ذاری خیلی بهم انرژی می دن. ببینم راستی، تو چه دانشگاهی درس خوندی؟ من دانشگاه تهرانی شدم! واقعاًخدا رو شکر.
به نام او
سلام.
ارتباطات دانشگاه تهران قبول شدم.
آدم وقتی فقیر میشه خوبی هاشم حقیر میشه...
کتابای دکتر فوق العاده است. خیلی دوسشون دارم.
منزل نو مبارک.فضای گرمی دارد.کتاب یک جلوش...از کتابهای مورد علاقه دوره نوجوانیم بود.الآن که جمله هایی از آن را بعد از دهها سال در وبلاگتان خواندم به نظرم هنوز هم جدید و خواندنی است.
سلام دوست عزیز فرهنگی
نماز و روزه هات قبول
من یه ختم قران دسته جمعی برای شب بیست و سوم در وبلاگم راه انداختم.
دوست داشتی یه سر بزن.
سلام
وبلاگ خوبی دارید
[گل]
با یک غزل عاشقانه بروزم
یا علی
[گل]