به نام خدا

این وبلاگ را به یاری خدا می خواهم راه اندازی کنم با پست های مکرر . این روزها اتفاقات زیادی می افتد در شهر و  در بین مردم و مطالب بسیاری می خوانم و فکر های زیادی در ذهنم عبور می کند . عبور که نه حک می شود . حیف است که این مطالب حک شده  را ننویسم . با بهارنارنج شروع کردم که ادامه نیافت و با تیک تاک ساعت ادامه دادم و حال به گونه ای دیگر ادامه می دهم و بار دیگر این مرده را زنده می کنم . در این هیاهو باید نوشت ...له یا علیه کسی نمی نویسم . اما باطل روشن شده است برایم . این زمان فتنه ای است که از ابتدای ان حرف مولایم را در جلوی چشمانم قرار دادم :در زمان فتنه همچون بچه شتری باش که نه بتوان از ان شیر دوشید و نه بار بر دوش ان گذاشت . و امروز با گذشت یک ماه و 6 روز از انتخابات در استانه تصمیمم برای راه اندازی مجدد پست هایم حکمتی از سخنان مولایم دیدم :

"روزگاری بر مردم خواهد امد که از قران جز نشانی و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند مسجدهای انان در ان روزگار ابادان اما از هدایت ویران است . مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد بدترین مردم زمین می باشند . که کانون هر فتنه و جایگاه هر گونه خطاکاری اند هر کس از فتنه بر کنار است او را به فتنه بازگردانند و هر کس از فتنه عقب مانده او را به فتنه ها کشانند که خدای بزرگ فرماید :"به خودم سوگند که بر انان فتنه ای بگمارم که انسان شکیبا در ان سرگردان ماند" و چنین کرده است و ما از خدا می خواهیم که از لغزش غفلت ها در گذرد.

حکمت ۶۳۹ نهج البلاغه


نمی خواهم نوشته هایم همگی رنگ و بوی سیاسی بگیرند...

به امید خدا...

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 05:59 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

با آرزوهای خوب هاجر جان.التماس دعا
زود زود بنویس!

ملیحه سادات شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:17 ق.ظ

گوینو که دوزخی بود عاشق و مست...

فاطمه.تهران.85 سه‌شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:01 ب.ظ

سلام هاجر عزیزم!خیلی حکمت به جا و خوبی نوشتی!در ضمن برای بیان حق که حتما نباید حرف سیاسی زد.این روزها سیاست اخلاق دین حق باطل...همه باهم عجین شدند...بد روزاییه...به امید غلبه حق بر ناحق...التماس دعا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد